قلتبانلغتنامه دهخداقلتبان . [ ق َ ت َ ] (اِ) سنگی باشد کوتاه و آن را به شکل استوانه تراشند یعنی مدور طولانی و بر پشتهای بام غلطانند تا پشت بام سخت و محکم گردد . (برهان ). || (ص )
قتبانیلغتنامه دهخداقتبانی . [ ق ِ نی ی ] (اِخ ) عیاش بن عاص مکنی به ابوعبدالرحمان یا ابوعبدالرحیم از محدثان است . وی از ابوعبدالرحمان حبلی و ابوسلمةبن عبدالرحمان روایت کند و لیث ب
قتبانیلغتنامه دهخداقتبانی . [ ق ِ نی ی ] (اِخ ) مفضل بن فضالةبن عبید مکنی به ابومعاویه قاضی مصر از محدثان است . وی از ابن عجلان روایت دارد. (انساب سمعانی ).