اهرم پسرانreverserواژههای مصوب فرهنگستاناهرمی در جایگاه واپایش لوکوموتیو (locomotive control stand) برای انتخاب جهت رو به جلو یا رو به عقب حرکت
reverseدیکشنری انگلیسی به فارسیمعکوس، پشت، شکست، بدبختی، وارونه کردن، برگشتن، پشت و رو کردن، نقض کردن، واژگون کردن، بر گرداندن، وارونه، معکوس کننده
reversedدیکشنری انگلیسی به فارسیمعکوس، وارونه کردن، برگشتن، پشت و رو کردن، نقض کردن، واژگون کردن، بر گرداندن
پسرانthrust reverser, reverser, thrust reverseواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای در موتور جت که بخشی از گازهای خروجی را در جهت حرکتِ هواگَرد هدایت میکند تا سرعت هواگَرد کاهش یابد و مسافت نشست کم شود