حرکت پادگَردretrograde motion, retrogressionواژههای مصوب فرهنگستان1. در مدار سیارهها، چرخش مداری غربسو 2. در چرخش، حرکت ساعتگرد نسبت به ناظری که در قطب شمال جسم قرار دارد
پسرفتدیکشنری فارسی به انگلیسیdeclension, declination, deterioration, ebb, recession, regress, regression, retreat, retrogression
حرکت پادگَردretrograde motion, retrogressionواژههای مصوب فرهنگستان1. در مدار سیارهها، چرخش مداری غربسو 2. در چرخش، حرکت ساعتگرد نسبت به ناظری که در قطب شمال جسم قرار دارد