recreatingدیکشنری انگلیسی به فارسیبازسازی، از نو خلق کردن، تمدد اعصاب کردن، تفریح کردن، تفریح دادن، وسیله تفریح را فراهم کردن
روکشکاری 2retreading, recappingواژههای مصوب فرهنگستانقرار دادن رویۀ جدید بر روی تایری که رویۀ آن از بین رفته است، اما مَنجید سالمی دارد
روکشکاری سادهtop retreading, top treading, top cappingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی روکشکاری که در آن تنها بخشی از رویه که با جاده در تماس است ساب زده میشود و رویۀ جدید بر آن کشیده میشود
روکشکاری شانهتاشانهfull retreading, full treading, full capواژههای مصوب فرهنگستانتراشیدن رویۀ تایر و شانۀ آن تا بالای دیواره و تعویض آن با رویۀ جدید