تحلیل رمز کلیدمرتبطrelated-key cryptanalysisواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تحلیل رمز مشابه با تحلیل تفاضلی رمز که در آن تفاضل بین کلیدها بررسی میشود
تنالگان مرتبطrelated bodyواژههای مصوب فرهنگستانتنالگانی که با تنالگانی دیگر مرتبط است، ولی از نظر سلسلهمراتب تابع آن نیست
تنوع مرتبطrelated varietyواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از صنایع مختلف که با یکدیگر زمینة دانشی و شایستگیهای مکمل و مشترک دارند
حملۀ کلید مرتبطrelated key attackواژههای مصوب فرهنگستانحملهای که در آن مهاجم با اطلاع از رابطۀ بین چند کلید و دسترسی به توابع رمزگذاری متناظر در پی یافتن کلید است
خویشاونددیکشنری فارسی به انگلیسیakin, cognate, connected, consanguineous, kinsman, related, relation, relative