25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
emancipating
unleashed
emancipate
emancipated
تطلیق
abandonments
بیشتر بدانید
اشیرغاز
جهم بلوی
ناگسستنی
gladhearted
یک چر
excommune
جستوجوی دقیق
reassailing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رها کردن
جستوجوی همآوا
resealing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازپرداخت
resiling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اقامت، انعطاف داشتن، برگشتن، به عقب برگشتن، مرتجع شدن