realizingدیکشنری انگلیسی به فارسیتحقق، تحقق بخشیدن، پی بردن، فهمیدن، درک کردن، تحقق یافتن، واقعی کردن، دریافتن، قوه اوردن، نقد کردن
realisingدیکشنری انگلیسی به فارسیتحقق، تحقق بخشیدن، پی بردن، فهمیدن، درک کردن، تحقق یافتن، واقعی کردن، دریافتن، قوه اوردن، نقد کردن