قذاذلغتنامه دهخداقذاذ. [ ق ِ ](ع اِ) ج ِ قُذّ جج ِ اَقَذّ. (منتهی الارب ). تیر باپرو تیر بی پر و هموار تراشیده ٔ بی خم . (منتهی الارب ).
قذاذةلغتنامه دهخداقذاذة. [ ق ُ ذَ ] (ع اِ) تراشه ٔ زر و سیم و جز آن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ج ، قذاذات . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
قذاذاتلغتنامه دهخداقذاذات . [ ق ُ ] (ع اِ) ج ِ قذاذَة. رجوع به قذاذة شود. || آنچه از بریدن پر افتد از پر مرغ و جز آن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ).