حرفقانلغتنامه دهخداحرفقان . [ ح َ ] (ع اِ) مرگ موش . سم الفار. رهج الفار. تراب هالک . شک . هالوس . ارسانیقوس . زرنیخ . (ابن بیطار ترجمه ٔ فرانسه در سم الفار) (اشتینگاس در کلمه ٔ ح
حرقانیلغتنامه دهخداحرقانی . [ ح َ رَ نی ی ] (ع ص ) عمامه ٔ حرقانی ؛ دستار خاکستری رنگ . (از منتهی الارب ).
حرقانیةلغتنامه دهخداحرقانیة. [ ح َ رَ نی ی َ ] (ع ص ) عِمامةٌ حَرَقانیّة؛ دستار خاکستری رنگ . (از منتهی الارب ).