25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
prosecute
prosecuting
prosecution
prosecutions
حاکم
تابع (فعل ماض)
بیشتر بدانید
زنش بنیشتن
قارظ عنزی
ظلیم
smooth-spoken
تهضیج
تازه بهار
جستوجوی دقیق
prosecuted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیگرد قانونی، تعقیب کردن، تعقیب قانونی کردن، دنبال کردن پیگرد کردن
جستوجوی همآوا
prosecute
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیگرد قانونی، تعقیب کردن، تعقیب قانونی کردن، دنبال کردن پیگرد کردن
جستوجوی همقافیه
reprosecuted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازداشت شدید