projectedدیکشنری انگلیسی به فارسیبرنامه ریزی شده، پیش بینی شده، طرح ریختن، نقشه کشیدن، طرح ریزی کردن، برجسته بودن، پیش افکندن، پرتاب کردن
امضای وکالتی حفاظتشدهprotected proxy signatureواژههای مصوب فرهنگستاننوعی امضای وکالتی که در آن هم وکیل و هم موکل در تولید کلید امضا نقش دارند و درنتیجه، موکل نمیتواند بهجای وکیل بهصورت وکالتی امضا کند