یونتکهfragment ion, product ion, daughter ionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی محصول یونی که از تکهتکه شدن یک پیشسازِ یونِ محصول به دست میآید و ممکن است پایدار باشد یا به تکهتکه شدن ادامه دهد
حاصلِضرب یونیionic productواژههای مصوب فرهنگستانحاصلِضرب غلظت یونهای موجود در یک محلول مشخص با توجه به ضرایب استوکیومتری (stoichiometry) آنها
پیامددیکشنری فارسی به انگلیسیaftermath, consequence, consequent, corollary, design, end, eventuality, fruit, fruition, harvest, ion_, issue, ment _, net, outcome, outgrowth, product, ramifi
نتیجهدیکشنری فارسی به انگلیسیaftermath, age _, consequence, consequent, corollary, design, effect, end, eventuality, fruit, fruition, great-grandchild, harvest, ion_, issue, outcome, outgro