praysدیکشنری انگلیسی به فارسیدعا می کند، نماز خواندن، دعا کردن، مناجات کردن، بدرگاه خدا استغاثه کردن، درخواست کردن، خواهش کردن، خواستار شدن
تداخل پیشکنشیproactive interference, proactive inhibition, PI 2واژههای مصوب فرهنگستانتداخل آموزۀ پیشین در حوزهای مشابه با یادگیری جدید