حق ویژهprivilegeواژههای مصوب فرهنگستانحقی مبتنی بر مجموعهای از حقوق و قوانین که به بعضی از کاربران داده میشود تا بتوانند بر روی سامانۀ عامل عملیات خاصی را اجرا کنند
زیرساخت مدیریت حق ویژهprivilege management infrastructureواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ کامل فرایندهای لازم برای ارائۀ خدمات مربوط به اعطای اختیارات ویژه
privilegesدیکشنری انگلیسی به فارسیامتیازات، امتیاز، مزیت، حق ویژه، رجحان، بخشیدن، امتیاز مخصوصی اعطا کردن