پودر پرکیflake powder, flake 2, flaky powderواژههای مصوب فرهنگستانپودری متشکل از دانههای تخت و نسبتاً نازک
powderدیکشنری انگلیسی به فارسیپودر، گرد، باروت، پودر صورت، سوده، خاکه، پودر کردن، پودر شدن، پودر زدن به، گرد زدن به، گرد مالیدن بصورت گرد در اوردن