postponingدیکشنری انگلیسی به فارسیتعویق، عقب انداختن، موکول کردن، تاخیر کردن، بتعویق انداختن، پست تر دانستن، موکول ببعد کردن، معوق کردن، معوق گذاردن
پرواز دگرمبدأpositioning flight, positioning, repositioning flighواژههای مصوب فرهنگستانپروازی بدون مسافر به مقصدی مشخص بهمنظور مسافرگیری در آن مقصد
موقعیتیابی مطلقabsolute positioningواژههای مصوب فرهنگستانموقعیتیابی نسبت به سامانهای با تعریف مشخص، معمولاً سامانهای زمینمرکز متـ . موقعیتیابی نقطهای point positioning موقعیتیابی تکنقطهای single receiver pos
بخش زمینی ساموجGPS ground segmentواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از ساموج که عهدهدار عملکرد صحیح آن است متـ . بخش واپایی control segment سامانة واپایی عملیاتی operational control system, OCS ص.ک. بخش زمینی سامانة مو
بخش کاربر ساموجGPS user segmentواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از ساموج که گیرندههای نشانکها/ سیگنالهای آن را دربرمیگیرد ص.ک. بخش کاربر سامانة موقعیتیابی جهانیGlobal Positioning System user segment
برنامة کاربردی ساموجGPS applicationواژههای مصوب فرهنگستانتمامی برنامههای کاربردی برپایة سامانة موقعیتیابی جهانی ص. ک. برنامة کاربردی سامانة موقعیتیابی جهانی Global Positioning System application