حمراءلغتنامه دهخداحمراء. [ ح َ ] (ع ص ، اِ) مؤنث احمر. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || عجم . (منتهی الارب ). زیرا بیشتر آنان برنگ شقره هستند: گویند: لیس فی الحمراء مثله ؛ در ع
حمراتلغتنامه دهخداحمرات . [ ح ُ م ُ ] (ع اِ) ج ِ حمار. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به حمار شود.
حمراتلغتنامه دهخداحمرات . [ ح ُم ْ م َ ] (ع اِ) ج ِ حمرة. (منتهی الارب ). و آن مرغی است . رجوع به حمرة شود.
حمرانلغتنامه دهخداحمران . [ ] (اِخ ) ابن جابر. یکی از صحابه است و جد عبداﷲبن بدر بود. (قاموس الاعلام ). و رجوع به الاصابة شود.