پلچر
پاك كردن، درهم پیچیدن، درهم گیر افتادن، در هم بافتن
سوزش، درهم پیچیدن، درهم گیر افتادن، در هم بافتن
خیرخواه
معدنچی جابجایی
معدن زغالسنگ