52 مدخل
پیکر
ترشی، ترشی انداختن
برداشتن، زد و خورد کردن، لاس زدن، جاسوسی کردن
ترشی کردن، ترشی، خیار ترشی، وضعیت دشوار، سر که، ترشی انداختن
ترشی
علف هرز، کوشاب
pickerel
pickled, pie-eyed, plastered, tight
pickle, souse
pickled
pickle