مفسّرِ پرلPerl interpreterواژههای مصوب فرهنگستانبرنامهای که گزارههای زبان برنامهنویسی پِرل را خطبهخط، بهصورت یک خط در هر مرحله، ترجمه و اجرا میکند
به مخاطره انداختندیکشنری فارسی به انگلیسیadventure, endanger, hazard, imperil, jeopardize, peril, queer, risk, venture