122 مدخل
= حیه۱
زندگ
بود، تعیش، جان، زندگانی، زندگی، زیست، طول عمر، عمر ≠ ممات
life
(حَ) [ ع . حیاة ] 1 - (مص ل .) زنده بودن . 2 - (اِمص .) زندگانی .
حياة
hayat
از روستاهای شهرستان تنکابن
نشط
eternity
animator, life-giving, regenerative
vitalize