حزانلغتنامه دهخداحزان . [ ح َ ] (اِخ ) نامی از نامهای مردان عرب است . از اعلام است . (منتهی الارب ).
حزانةلغتنامه دهخداحزانة. [ ح ُ ن َ ] (اِخ ) موضعی است که نامش در شعر آمده است . (معجم البلدان ). || از اعلام است . (منتهی الارب ).
حزانةلغتنامه دهخداحزانة. [ ح ُ ن َ ] (ع اِ) نام نخستین تاخت عرب بر بلاد عجم است که غنایم بسیار بدست کردند. (منتهی الارب ). || عیال مرد که بجهت ایشان اندوه خورد. (معجم البلدان ).