حذاریکلغتنامه دهخداحذاریک . [ ح َ رَ ] (ع اِ فعل ) حذاریک زیداً؛ دور دار خود را از زید. (منتهی الارب )؛ بپرهیز از زید. حذر کن از زید.
جحاریةلغتنامه دهخداجحاریة. [ ج ُ ی َ ] (ع ص ، اِ) شتر گرداندام . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). البعیرالمجتمعالخلق . (ذیل اقرب الموارد از لسان العرب ).