حذلملغتنامه دهخداحذلم .[ ح َ ل َ ] (اِخ ) الاسدی . ابن فقعس بن طریف اسدی عدنانی . جدی جاهلی است . و گویند از پرگوئی بدین لقب خوانده شد. (اعلام زرکلی ص 214 از نهایةالارب نویری ص
حذلمةلغتنامه دهخداحذلمة. [ ح َ ل َ م َ ] (ع مص ) شتافتن . (از منتهی الارب ).اسراع . || چون غلطانی رفتن . || حذلمه ٔ فرس ؛ نیکو کردن اسب را. || تراشیدن ، چنانکه چوب را. || پر کردن