partisanدیکشنری انگلیسی به فارسیپارتیزان، طرفدار، حامی، پیرو متعصب، شمشیر پهن و دسته بلند، طرفدارانه، خرافات پرست
بازاریابی چریکیguerrilla marketing,partisan marketingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی روش بازاریابی غیرمتداول و غیرمتعارف برای دستیابی به بیشترین نتایج با کمترین منابع