overrideدیکشنری انگلیسی به فارسینادیده گرفتن، سواره گذشتن از، باطل کردن، لغو کردن، پایمال کردن، باطل ساختن، برتری جستن بر، برتر یا مهمتر بودن
overridesدیکشنری انگلیسی به فارسیلغو می شود، سواره گذشتن از، باطل کردن، لغو کردن، پایمال کردن، باطل ساختن، برتری جستن بر، برتر یا مهمتر بودن
خدمات عبور از مزاحم نشویدdo not disturb override, DNDOواژههای مصوب فرهنگستانخدماتی که به تماسگیرنده امکان میدهد که از مزاحم نشوید گذر کند و با کاربر تماس بگیرد
سامانة پدالترمز هوشمندsmart stop technology, brake override system, driver override system, smart pedal systemواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای که در شرایط غیرعادی خودرو، عمدتاً زمانی که راننده همزمان بر پدالهای گاز و ترمز فشار میآورد، یا هنگامی که سامانة واپایش الکترونیکی (ECU) کارکرد مناس