خس خسلغتنامه دهخداخس خس . [ خ ِ خ ِ ] (اِ صوت ) آوازی که از سینه ٔ شخصی برآید که مبتلا به نفس تنگی باشد. (ناظم الاطباء). || حکایت صوت سینه ٔ سرماخورده گاه تنفس . حکایت صوت سینه ٔ
خس خسلغتنامه دهخداخس خس . [ خ ُ خ ُ] (اِ صوت ) کلمه ای که پیاپی با لحنی خاص گویند ایستادن مرغ را تا او را بگیرند. (یادداشت بخط مؤلف ).
میخوابدگویش خلخالاَسکِستانی: xəsə دِروی: xəs.ə شالی: xəsə کَجَلی: m.ös.e/iya کَرنَقی: xossə/a کَرینی: xosə کُلوری: xəsə گیلَوانی: hessə لِردی: xossə