orientationsدیکشنری انگلیسی به فارسیجهت گیری ها، جهت، گرایش، جهت یابی، توجه بسوی خاور، اشناسازی، اشنایی، راهنمایی
استعارۀ جهتیorientational metaphorواژههای مصوب فرهنگستاناستعارهای که ازطریق جهات اصلی، بیان حوزههای انتزاعی را امکانپذیر میکند