گورترلغتنامه دهخداگورتر. [ گ َ رَ ] (اِخ ) روز سوم ماگ که زنان هند روزه می گیرند. (ماللهند بیرونی ص 287). || روز سوم بیشاک که زنان هند عید گیرند. (ایضاً ماللهند ص 288).
ورطوریلغتنامه دهخداورطوری . [ وَ ] (اِ) گیاهی است که در کوهستانها و ریگستانها روید و جمیع مرضهای سوداوی را نافع است و بعضی گویند نوعی از گندنای کوهی است . (ناظم الاطباء) (برهان ). سلطاخنیس . (فهرست مخزن الادویه ).
سانب پورژاترلغتنامه دهخداسانب پورژاتر. [ سام ْ ب َ ] (اِخ ) در سانسکریت «سانباپورویاترا» . عیدی است هندیان مولتان را. (ماللهند بیرونی ص 290).
oratoryدیکشنری انگلیسی به فارسیروحانی، فصاحت و بلاغت، فن خطابه، فصاحت، سخن پردازی، شیوهسخنرانی، علم بدیع، خوش زبانی، سخن سرایی، عبارت سازی
oratoryدیکشنری انگلیسی به فارسیروحانی، فصاحت و بلاغت، فن خطابه، فصاحت، سخن پردازی، شیوهسخنرانی، علم بدیع، خوش زبانی، سخن سرایی، عبارت سازی