خدانلغتنامه دهخداخدان . [ خ َ د دا ] (اِخ ) ابن عامر. وی مردی عرب و از قبیله ٔ اسدبن خزیمه بوده است . (از منتهی الارب ).
خدانلغتنامه دهخداخدان . [ خ َ دْ دا ] (ع اِ) ج ِ خد. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از ناظم الاطباء). رجوع به خد در این لغت نامه شود.
خدانلغتنامه دهخداخدان . [ خ ِ ] (ع مص ) مصدر دیگر مخادنة است و مخادنة؛ مصاحبت و مصادقت است . رجوع به مخادنة در این لغت نامه شود.
وخدانلغتنامه دهخداوخدان . [ وَ خ َ ] (ع مص ) وَخد. وخید. شتافتن شتر یا نوعی از رفتار شتر همچو رفتار شترمرغ یا گام فراخ نهاده رفتن آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). پ