خاطبلغتنامه دهخداخاطب . [ طِ ] (اِخ ) ابن ابی بلتعه رسول ملک قبط مقوقش از طرف پیغمبر اسلام بود : پیغامبر علیه السلام هشت رسول بیرون کرد با نامها و سوی پادشاهان فرستاد بدعوت اسلا
خاطبلغتنامه دهخداخاطب . [ طِ ] (ع ص ) مرد زن خواهنده و بدین معنی است خطیب . (آنندراج ). مرد زن خواهنده و خواستگاری کننده وشوهر و داماد. (غیاث اللغات ). زن خواهنده . || خطیب . مر
خواطبلغتنامه دهخداخواطب . [ خ َ طِ ] (ع اِ) ج ِ خاطب . (منتهی الارب ) (از لسان العرب ) (از تاج العروس ).