1273 مدخل
= دایی
۱. نقطهسیاه، نقطه ۲. لکه ۳. نقش (ورقبازی) ۴. خالو، دائی، دایی ≠ عم، عمو ۵. خاله
dot, mole , smudge, speck, stain, stigma, suit
تکیه ای: xâl طاری: xâl طامه ای: xâl طرقی: xâl کشه ای: xâl نطنزی: xâl
خال.
۱شاخ و برگ درختان ۲پرچین
دو چوب کمانی شکل که دو سر آن را به خیش بندند
منطقه ای با پستی و بلندی که بلندی های آن را خال گویند
۱گوساله ی چند روزه ۲نوزاد دو تا سه ماهه
بزغاله ی کوچک
دایی
مرد زن صفت
پشته ای از شاخ و برگ درخت جهت تغذیه ی گوساله