خلادلغتنامه دهخداخلاد. [ خ َل ْ لا ] (اِخ ) ابن خالد صیرفی از کبار قراء بود و گویند که او امام در قرائت و ثقة و عارف و محقق بود و در کوفه بسال 220 هَ . ق . درگذشت . (از اعلام زر
ابوخلادلغتنامه دهخداابوخلاد. [ اَ خ َل ْ لا ] (اِخ ) محمدبن وراد الحمیری . محدث است و معاذبن رفاعه از او روایت کند.
ابن خلاد بصریلغتنامه دهخداابن خلاد بصری . [ اِ ن ُخ َل ْ لا دِ ب َ ] (اِخ ) ابوعلی محمدبن ... [ کذا ] خلاد. از اصحاب ابوهاشم عبدالسلام بن محمد الجبائی ، متکلم معتزلی . ابن خلاد بعسکر درک
ابن خلاد رامهرمزیلغتنامه دهخداابن خلاد رامهرمزی . [ اِ ن ُ خ َل ْ لا دِ م ِ هَُ م ُ ] (اِخ ) ابومحمد حسن بن عبدالرحمن خلاد. قاضی ایرانی از مردم رامهرمز. ابن الندیم گوید ابن سوار کاتب بمن گفت