خلیشلغتنامه دهخداخلیش . [ خ َ ] (اِ) گل و لای درهم آمیخته ٔ چسبنده که پای بدشوار از آن جدا شود. (از انجمن آرای ناصری ) (از ناظم الاطباء) (از برهان قاطع). || شور. آشوب . مشغله .