نارسمیoff the recordواژههای مصوب فرهنگستانویژگی سخن محرمانه که با هدف سیاسی خاص توسط منبعی مجاز اعلام میشود بیآنکه رسمیت داشته باشد
اطلاعات غیرقابلانتشارoff-the recordواژههای مصوب فرهنگستاناطلاعاتی که یک منبع به گزارشگر ارائه میدهد و جنبۀ پسزمینهای برای وی دارد و نمیتواند به هیچ صورت آن را منتشر کند
خببدیکشنری عربی به فارسیيورغه رفتن (اسب) , راهوار بودن , يورغه , چهارنعل , گامي شبيه چهارنعل , گردش , سوار اسب (چهارنعل رونده) شدن , سلا نه سلا نه راه رفتن
خببلغتنامه دهخداخبب . [ خ َ ب َ ] (ع مص ) نوعی از دویدن . (از متن اللغة) (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از معجم الوسیط): «انه کان اذا طاف خب ثلاثاً» (حدیث
خببلغتنامه دهخداخبب . [ خ ِ ب َ ] (ع اِ) ج ِ خِبه ، خُبه و خَبَّه . (از متن اللغة). رجوع به خبه شود. || (ص ) پاره پاره : ثوب خبب ؛ جامه ٔ پاره پاره . (از منتهی الارب ).
غیر رسمیدیکشنری فارسی به انگلیسیcasual, off-the-record, unbuttoned, unceremonious, undeclared, unofficial, informal, shirt-sleeve
دور افتادهدیکشنری فارسی به انگلیسیboondock, far-flung, far-off, lone, lonely, out-of-the-way, outer, outlying, secluded, solitary