دهانهپوشبندhatch bar 1, hatch clamping beamواژههای مصوب فرهنگستانبستی متشکل از الوارهای چوبی یا تسمههای فلزی که بر روی دهانهپوش نصب و گاه پیچ میشود تا از باز شدن و جابهجایی دهانهپوش براثر باد و دیگر عوامل طبیعی جلوگیری شود
گُوِة انبارhatch wedgeواژههای مصوب فرهنگستانگوهای چوبی برای محکم کردن زهوار دهانهپوش و دهانهپوش بر روی دهانه
زهوار دهانهپوشhatch batten, battening bar, hatch bar 2, battening ironواژههای مصوب فرهنگستانتسمهای فلزی که از آن برای محکم کردن دهانهپوش استفاده میکنند
پویش تبلیغاتیadvertising campaign, ad campaignواژههای مصوب فرهنگستانمجموعة فعالیتهای تبلیغاتی برنامهریزیشده و هدفمند برای دستیابی به یک هدف ارتباطی خاص
oddsدیکشنری انگلیسی به فارسیشانس، احتمالات، فرصت، فرق، احتمال و وقوع، تمایل بیک سو، عدم توافق، نا برابری
oddsدیکشنری انگلیسی به فارسیشانس، احتمالات، فرصت، فرق، احتمال و وقوع، تمایل بیک سو، عدم توافق، نا برابری