26 فرهنگ

49 مدخل


ترجمه مقاله

observes

əbˈzərv

مشاهده می شود، رعایت کردن، مشاهده کردن، نظاره کردن، گفتن، مراعات کردن، ملاحظه کردن، برپا داشتن، دیدن