کلک 1hoax 1واژههای مصوب فرهنگستانعملیاتی معمولاً نرمافزاری یا الکترونیکی بهصورت پیغام برای فریب کاربر تا امری نادرست را باور کند و دست به انجام کارهایی بزند که مطلوب فرستندۀ پیغام است
کلک زدنhoax 2واژههای مصوب فرهنگستاناستفاده از کلک برای فریب کاربر و واداشتن او به کارهایی که مطلوب فرستندۀ پیغام است
croaksدیکشنری انگلیسی به فارسیکروک ها، صدای کلاغ، صدای غوک یا وزغ، غارغار کردن، چون غوک یا قورباغه صدا کردن
soaksدیکشنری انگلیسی به فارسیخیس می شود، خیس خوری، میگسار، خیس خوردن، خیس کردن، خیساندن، غوطه ور ساختن، در اب فرو بردن، بوسیله مایع اشباع شدن، غوطه دادن، رسوخ کردن