خوش زندگانیلغتنامه دهخداخوش زندگانی . [ خوَش ْ / خُش ْ زِ دَ / دِ ] (ص مرکب ) با زندگانی آسوده . مقابل بدزندگانی . (یادداشت مؤلف ). || خوش گذران . عیاش .
نمونهفرهنگ نامها(تلفظ: ne(o,a)mune) مقدار یا تعداد کم از چیزی یا از مجموعهای که نشاندهندهی ویژگیهای آن چیز یا آن مجموعه است ، نمودار ؛ مثال ؛ سرمشق ، الگو ؛ دارای ویژگیهای