دراعهلغتنامه دهخدادراعه . [ دُرْ را ع َ/ دُ را ع َ ] (ع اِ) دراعة. نوعی از جامه ٔ مشایخ ، گویند آن فوطه باشد که بر دوش اندازند و فارسیان به تخفیف نیز خوانند. (از غیاث ). جامه ای
دراعهفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. جامهای که جلوی آن باز باشد؛ جبه؛ قبا.۲. جامۀ بلندی که مشایخ و زهاد بر تن میکنند.
دراعه پوشلغتنامه دهخدادراعه پوش . [ دُرْ را ع َ / ع ِ ] (نف مرکب ) دراعه پوشنده . پوشنده ٔ دراعه . آنکه دراعه پوشد. || فقیه . اهل علم . (یادداشت مرحوم دهخدا) : گفت [ مسعود ] در آنجا