noteدیکشنری انگلیسی به فارسیتوجه داشته باشید، یادداشت، تبصره، نت، یادداشت ها، نوت موسیقی، کلید پیانو، اهنگ صدا، یادداشت کردن، توجه کردن، ذکر کردن، تذکاریه یادداشت کردن، ثبت کردن، بخاطر سپر
نُت 1noteواژههای مصوب فرهنگستانهریک از نشانههای مختلفی که برای ثبت اصوات و سکوتهای موسیقایی و ویژگیهای آنها نزد اقوام گوناگون در دورههای مختلف به کار رفته باشد
نکته،یادآوریnoteواژههای مصوب فرهنگستانمطلبی که اطلاعات بیشتری دربارة هریک از بخشهای مدخل اصطلاحی ارائه میدهد
نشاندیکشنری فارسی به انگلیسیcast, coat of arms, colors, decoration, denotation, distinction, earmark, emblem, gesture, impression, index, indication, indicative, insignia, Mark, medal, not