نوهملغتنامه دهخدانوهم . [ هَُ ] (عدد ترتیبی ، ص نسبی ) نهم . (فرهنگ فارسی معین ). عدد ترتیبی بعد از هشتم و پیش از دهم : اندامهای مفرد سیزده اندام است ... هشتم رباطات ... و نوهم اغشیه . (هدایةالمتعلمین ص 16، از فرهنگ فارسی معین ).
پنهاملغتنامه دهخداپنهام . [ پ َ ] (ص ) پنهان : هرچه پنهام کرده ٔ فلک است آه خاقانی آشکار کند. خاقانی .با اینکه عوام امروز نیز پنهام میگویند این شعر بی مؤید دیگری برای صحت این دعوی کافی نیست چه ممکن است در این شعر پنهان نیز مانند پن
چنگوانلغتنامه دهخداچنگوان . [ چ َگ ْ/ چ َ گ َ ] (اِخ ) شهری است بسیار ولایت در هند. (اوبهی ). نام شهری است از ولایت هندوستان . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا). شهری در هندوستان . (ناظم الاطباء).