دامپیهلغتنامه دهخدادامپیه . [ ی ِ ] (اِخ ) (ویلیام )از مشاهیر جهانگردان انگلیسی (1652-1715 م .). وی دوبار بگرد جهان برآمده است یکی از 1673 تا 1691 و دیگری از 1699 تا 1701 میلادی .
دامپیهلغتنامه دهخدادامپیه . [ ی ِ ] (اِخ ) نام تنگه ای بوسعت 89هزار گز میان جزایر گینه ٔ نو و برتانی نو. (قاموس الاعلام ترکی ).
دامپیهلغتنامه دهخدادامپیه . [ ی ِ ] (اِخ ) نام جزایری کوچک نزدیک ساحل شمال غربی استرالیا و چون دامپیه ٔ سیاح انگلیسی آنرا کشف کرد این نام گرفت . (قاموس الاعلام ترکی ).
دامیهلغتنامه دهخدادامیه . [ ی ِ ] (فرانسوی ، اِ) سطحی مقسم به صد خانه ٔ مربع سیاه و سفید برای بازی دام .
دامپینگواژهنامه آزاددامپینگ از کلمه Dump به معنای ارزان فروختن، قیمت شکستن و بازار شکستن[1] گرفته شده و در اصطلاح، «عبارتست از فروش یک کالا در یک بازار خارجی با قیمتی کمتراز هزینه
دامیهفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. صفحۀ شطرنجی دارای صد خانۀ چهارگوش سیاهوسفید برای بازی دام.۲. نوعی گچبری که یکدرمیان گود و برجسته است.