دلفاقلغتنامه دهخدادلفاق . [ دِ ] (ع ص ) راه روشن و نمایان . گویند: طریق دلفاق . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
دفاقلغتنامه دهخدادفاق . [ دِ ] (ع ص ) ناقة دفاق فرسة دفاق ؛ جهجهان و شتاب رو. جمل دفاق ؛ شتر شتاب رویا گشاده گام یا آنکه گاهی بر این پهلو رود و گاهی بر آن پهلو. (منتهی الارب ).
دفاقلغتنامه دهخدادفاق . [ دُ ] (ع ص ) سیل دفاق ؛ توجبه ای که پر کند رودبار را. (منتهی الارب ). سیلی که دو جانب وادی را پر کند. (از اقرب الموارد). || ناقة دفاق ؛ به معنی دِفاق اس