تور دهانة انبارhatchway nettingواژههای مصوب فرهنگستانتوریای بر روی دهانة انبار برای تهویه و جلوگیری از سقوط افراد به درون انبار
شبکهبندی راداریradar nettingواژههای مصوب فرهنگستانپیوند چند رادار به یک مرکز برای تأمین اطلاعات یکپارچۀ هدف
nettlingدیکشنری انگلیسی به فارسیخال خال، رنجه داشتن، بوسیله گزنه گزیده شدن، خونکسی را بجوش اوردن، بر انگیختن، ایجاد بی صبری و عصبانیت کردن