needدیکشنری انگلیسی به فارسینیاز، لزوم، احتیاج، نیازمندی، حاجت، نیستی، ایجاب، بایستگی، نیاز داشتن، نیازمند بودن، در احتیاج داشتن، محتاج بودن
نیازسنجیneed assessment/ needs assessmentواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی سازمانیافته برای تعیین ماهیت و دامنۀ مشکلات یک جمعیت مشخص که ممکن است مستقیم یا غیرمستقیم بر سلامت آنان اثر بگذارد