muckدیکشنری انگلیسی به فارسیمرغ، کود، سرگین، پهن، کثافت، غضب، کود تازه، خراب کردن، پهن کردن، الوده کردن
حریق زمینیground fire, muck fire, organic soil fireواژههای مصوب فرهنگستانحریقی که در آن مواد آلی موجود در لایۀ خاک جنگل میسوزد متـ . حریق پوده peat fire