دورۀ بیهنجارanomalistic period, anomalistic month, perigee-to-perigee periodواژههای مصوب فرهنگستانبازۀ زمانی میان دو عبور متوالی ماهواره یا ماه از حضیض مدار به دور جسم مادر
mouthدیکشنری انگلیسی به فارسیدهان، دهانه، مدخل، بیان، غنچه، گفتن، دهنه زدن، در دهان گذاشتن، فرمودن، ادا و اصول در اوردن
دردیکشنری فارسی به انگلیسیa, a-, an, as, at, bung, by, door, endo-, entrance, entry, in , in-, into, lid, midst, mouth, on, over, pearl, through, to, top, upon, within