monitorsدیکشنری انگلیسی به فارسیمانیتورها، مبصر، انگیزنده، اگاهی دهنده، گوشیار، دیده بانی کردن، به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن
مانیتورینگواژهنامه آزادMonitoring به معنای "آگاه بودن از وضعیت سیستم از طریق بررسی مداوم" است. واژه ی جایگزین "نظارت"
پایشواژهنامه آزادپایِش به معنی نظارت است و منظور از آن هشیاری از وضعیت یک سامانه یا پدیده از راه مشاهده دگرگونیهایی است که ممکن است با گذر زمان در آن سامانه یا پدیده رخ دهد. ام