modularدیکشنری انگلیسی به فارسیمدولار، پیمانهای، وابسته به قدر مطلق، مطابق اندازه یامقیاس، دارای قسمت های کوچک
ساختار سازمانی پودمانیmodular organizational structureواژههای مصوب فرهنگستانساختار کسبوکاری که در آن امکان تجزیه و پیکربندی مجدد برای افزایش کارایی وجود دارد
سازمان پودمانیmodular organizationواژههای مصوب فرهنگستانسازمانی که کسبوکارهای غیرمحوری خود را به شرکتها و تأمینکنندگان و متخصصان یا مشاوران خارج از سازمان واگذار میکند